سلام
می خواستم بدونم وظیفه ما در برابر کسی که دچار اسلام زدگی شده چیه ؟!
شخصی رو می شناسم ؛ به مرحله ای رسیده که حتی وجود خدا رو هم انکار می کنه ، خیلی دوست دارم بهش کمک کنم ولی نمی دونم چه جوری ؟
سلام
می خواستم بدونم وظیفه ما در برابر کسی که دچار اسلام زدگی شده چیه ؟!
شخصی رو می شناسم ؛ به مرحله ای رسیده که حتی وجود خدا رو هم انکار می کنه ، خیلی دوست دارم بهش کمک کنم ولی نمی دونم چه جوری ؟
اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
این مشکل به کمک متخصصین خود در همین زمینه نیاز دارد.بهترین راه حل استفاده از سامانه سوال و پاسخگویی حوزه علمیه است.
از نظر من اسلام زدگی ایشون ریشه در یک اتفاق و سوءبرداشت ایشون هستند.بهتره ایشون در زمینه اتفاقاتی ک باعث این رخداد شده صحبت کنن
شبنم ازره
متاسفانه این دوست شما مبتلا به اسلام زدگی نشده .
سایر ادیان هم خدا رو قبول دارند.
ایشون خدا رو هم انکار می کنه البته به زبان کافر شده
فکر نکنم قلبا هم اینطور باشه
به نظر من به روحانی مسجد محل مراجعه کنید.
این اررانتربن وراحت ترین راه هاست برای متقاعد کردن
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
سلام
فکر نکنم مشکل ایشون مسئله ای از اسلام باشه .
اگه فردی چنین رفتاری داره یا سر لج باخودشه یا خدا ... ، که میتونه هر دلیلی داشته باشه ، هر دلیل هم داره منطقی نیست !
شما بهترین کاری که میتنوید اینه که باهاشون بحث نکنین تا بیشتر در اشتباه خودشون غرق نشن !
بگین اگه دنبال حقیقته خودش بره تحقیق کنه ، اونم از منبع معتبر .
خیلی اوقات افراد به دیدشون نسبت به دین با رفتار افراد دیگه شکل میگیره همینم یکی از علت های اساسی دین زدگی هست
وقتی انسان به دینی ایمان میاره نباید بگه چون فلان شخص هم این دین رو داره و کار بد میکنه پس اشکال توی دین هست
یکسری ها هم به خاطر مشکلات و اینکه عادت دارند برای هر چیزی همه ی عوامل رو مقصر بدونند جز خودشون انگشت اتهامشون به سمت خدا و دین میره حالا نمیگند که خدا ما رو با اراده خلق کرده و این مشکلات نتیجه ی اعمال خودمونه
اغلب کسایی که این طور دین زده شده اند بحث با آنها جز به چالش کشیده شدن فایده ایی نداره حتی در مواردی اگر کسی میخواهد با این افراد بحث کنه اطلاعات زیاد و جامع نداشته باشد امکان انحراف خودش هم زیاد است
پس بهتون پیشنهاد میکنم اگر خیلی علاقه به این موضوع دارید اول اطلاعاتتون رو چه در زمینه ی مذهبی و چه روانشناختی خیلی بالا ببرید
درنهایت با این سخن معروف نظرم رو پایان میدم
اسلام به ذات خود ندارد هیچ عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست
Don't GIVE UP
if you wait for the perfect time you will never get anything done
خیلی دلم می خواد نگاهش رو به زندگی و دین تغییر بدم ، دیروز داشتیم با هم صحبت می کردیم نظراتشو گفت منم نظرات خودمو بهش گفتم تو صحبتامونم اصلا" با دین کاری نداشتیم فقط در مورد خدا و زندگی بعد از مرگ صحبت می کردیم ( حتی به معاد هم ایمان نداره ) ، آخرشم ازش خواستم فقط به حرفای من یه کم فکر کنه ولی متاسفانه اطرافش آدمایی هستن که خیلی روش نفوذ دارن و پایبند نیستن
اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
شما نسبتتون باهاش چیه؟
هر کسی شاید نتونه نظرشو عوض کنه
همچین ادم ها اسلام زده نشدن خداروهم خیلی خوب قبول دارن. فقط اینکه حتما از خدا یه چیزی خواسته و براش نشده این دیگه لج کرده. نشده
بعضی هایه چیزیو از خدا میخوان هیچ تلاشی نمیکنن دست رو دست گذاشتن فقط منتظر معجزن
بعضی ها هم نه تلاش میکنن براشون نمیشه
به نظر من گاهی اوقات ما یه چیزایی از خدا میخوایم اگر نمیشه حتما خیری تو کار بوده ممکن اون ارزویی که کردیم مارو به نابودی بکشه
متاسفانه کمتر کسی به این دیدگاه نگاه میکنه
و فقط باید به طور غیر مستقیم همین چیزارو بهش بفخمونید و تو عمل نشون بدید
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
منم نظر خودمو میگم
بعضیا خدارو میخان تا خواسته هاشونو اجابت کنه. وقتی نمیشه از خدا میبرن میگن لابد نیست. بعضیام از رو عادت خدارو میپرستند. بعد یه مدت احساس پوچی میکنن میگن خب که چی؟ اگه این کارو نکن چی از دنیا کم میشه. بعضیام بی توقع به خدا عشق دارند. شاید هیچوقت معجزه ندیدن ازش. شاید دعاهاشون بیشتر وقتا بی اثر بوده ولی بازم نمیتونن ازش بگذرند چون باهاش اروم میشن. این که یاد بگیری خدارو واسه ارامش بخوای نه واسه خواسته هات و توقعات سخته. ولی از یه طرفم یه ارامشه که هیچ وقت خراب نمیشه. تو بدترین شرایطم اگه به چشم منبع آرامش بهش نگاه کنی (نه کسی که مسئول دعاهاتو اجابت کنه) هیچوقت ازش زده نمیشی.
شاید دوستتون مشکلش اینه واسه قبول داشتن خدا دلیلشو گم کرده. شاید از اول ایمانش درست نبوده بعدم نتونسته خودشو تو رابطه با خدا پیدا کنه.
بهتره در مورد مشکل اصلی ایشون بپرسید اگه واقعا قصد کمک دارید.
ایشون به احتمال زیاد یه مشکلی دارند که مدت زیادی حل نشده باقی مونده.
مطمئناً مشکل اصلی ایشون دین نیست.
اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
به نظر من نباید باش بحث کنید. کارش شبیه لجبازیه. شما هر چی بیشتری جدی بگیرید و باهاش لج کنید اونم بیشتر باورش میکنه.
کلا این عقیدشو نادیده بگیرید. اصلا اصلا باور نکنید که خدارو قبول نداره. خدا آرامشه. اگه دوستای دیگش روش تاثیر منفی گذاشتن شما سعی کنید با کاراتون اینو بهش نشون بدید. به نظر من اصلا نباید باهاش بحث کنید چون این موضوع یه جوریه که هیچ کس نمیتونه از پسش بربیاد. مگه علمشو داشته باشه. خود شما میتونی بگی چرا به خدا اعتقاد داری؟ اگه خدا هست چرا یه وقتا کمکت نمیکنه؟ چرا بعضی وقتا ادما حس میکن به حال خودشون رها شدن؟ این سوالا تو درون همه ی ما هست. واسه همینه که نمیتونیم در موردش حرف بزنیم. هرکی شاید فقط بتونه خودشو تو این زمینه قانع بکنه اما واسه راضی کردن یه نفر دیگه باید علمشو داشته باشی. شما اگه خودت ایمانت قویه و فکر میکنی خدا بهت ارامش میده فقط خودت باش. بذار تفاوت شما و دوستای دیگشو ببینه. تا خودش بتونه انتخاب کنه.
جدیدا مشکل خاصی برای ایشون رخ نداده .
مثلا مرگ یکی از عزیزان یا بیماری اعضا خانواده
گاهی اوقات بعضی از افراد وقتی در شرایطی قرار میگیرن که خارج از تحملشونه
ابن اتفاق میافته
متاسفانه گاهی انسان های تحصیل کرده هم به این مرحله میرسن.
در صورت امکان با خودش واگر مایل نیست خودتون مشاوره بگیرید
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
شبنم ازره
اینو که واقعاً راس میگه بنده خدا.
باهاش بحث نکنید در مورد دین و خدا.
کمکش کنید به تنها بودن رو نیاره.
تاپیک روابط اجتماعی رو لطفاً بخونید.
اکثر این حرفها زمانی پیش میاد که افراد روابط اجتماعی ضعیفی دارند.
دوستان منم بعضی وقتا این جوری میشم ولی نه با شدت ایشون.
چون به ما گفتند این جور چیزا در ذهن ادما نمیگنجه و کفره و نباید بهشون فکر کنی
ولی واقعا جای سواله که چند درصد مردم با دلیل و منطق خدا رو باور دارند و بهش ایمان دارند؟
دلیل این دیدگاه میتونه مشکلاتی باشه که ادمو رنج میده و عدم حمایت و پشتیبانی از سمت خدا و ....
در این که خدا وجود داره شکی نیست چون تصور دنیای بی خالق یعنی هیچ یعنی پوچ
ولی واقعا چرا خدا جلوی بعضی مشکلات دنیایی انسان ها رو نمیگیره.
بعضی وقتا ادما توجیه میکنند که حتما خیر و حکمتی در اون کار نهفته بوده ولی یه درصدم احتمال نمیشه داد شاید اون کار به نفعش بوده ولی خدا خودش نخواسته انسان به اون چیز دست پیدا کنه؟
...
ویرایش توسط Experience : 06-01-2016 در ساعت 03:16 PM
ببینید همین مشکل رو من با برادرم داشتم،اون میگفت اصلا خدا وجود نداره،دلیل هایی می آورد که هیچ عقلی قبول نمیکرد،من استدلالم قویه...خیلی براش دلیل آوردم...آخرش نتونست قانعم کنه فحشم داد...میگفت تو کور کورانه داری راهت رو انتخاب میکنی ولی من تحقیق کردم ولی من هم تقلید کرده بودم...آخرش هم کم مونده بود بیاد من رو بزنه
اگه واقعا تواناییش رو ندارید بهتره در این مورد باهاشون حرف نزنید چون آدم روانی میشه...بعضی از این جور افراد حتی اگر قانعشون هم کنید شروع میکنند به دشمنی کردن و نمیخوان واقعییت رو قبول کنند
شما تمام تلاشتون رو کردید...وظیفتون رو انجام دادید...ولی اگه بحث رو بزرگش کنید شماهم لطمه میخورید چون اعتقادات بعضی ها بعضی های دیگه رو دیوونه میکنه...زندگیشون رو مختل میکنه
اینجور افراد معمولا افسرده و پریشان حال هستند...پس سعی کنید فاصله هارو حفظ کنید
دین برنامه سعادت و رستگاری بشر است. دین داری نهادینه کردن تعالیم و ارزش های دینی در همه ابعاد زندگی است که ثمرات بی شماری در فرد و اجتماع دارد. عواملی به صورت پیدا و پنهان، دین داری را تهدید می کند که یکی از آنها دین گریزی است. البته هیچ کس نمی تواند به طور کامل با دین قطع رابطه کند؛ زیرا دین داری یک امر فطری است. اما دین گریزی به معنای کم رنگ شدن ایمان و کم نور شدن چراغ دین در زندگی افراد واقعیت دارد و اختصاص به دین خاصی هم ندارد، بلکه دامن گیر همه ادیان و مکتب ها است. البته علت دین گریزی در همه ادیان یکسان نیست. در مورد اسلام باید ریشه های دین گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه های دینی جست و جو کرد.
عوامل دین گریزی در جامعه اسلامی، یا گریز از مکتب اسلام به طور کلی، به دو دسته تقسیم می شوند:1. عوامل محیطی (اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و…) نظیر: نارسایی عوامل مؤثر در معنویت گرایی، تهاجم فرهنگی، عدم اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر، عدم تأمین نیازهای اولیه، رواج خرافه پرستی، هوا پرستی ها، منفعت طلبی ها و درگیری برخی گروه ها و جناح های مذهبی بر سر کسب مقام و قدرت، تعارض قول و عمل متولیان و طرفداران حکومت دینی، عدم انتقال ارزش هایی؛ مانند ایثار، استقلال طالبی، معنویت گرایی و... به نسل های بعدی.
2. عوامل درونی (فردی) نظیر: گرایش به تمایلات و هواهای نفسانی، ضعف بینش دینی افراد، ضعف و سستی بنیان های دینی خانواده ها و... .
این پدیده عواقب نامطلوب و جبران ناپذیری در فرد و اجتماع دارد. بعضی از این عواقب عبارت اند از:
سست شدن بنیادهای اخلاقی خانواده ها، از دست دادن روحیه ایثار گری و شجاعت، عدم حساسیت در مقابل وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... به بی گانگان، بی تفاوتی در مقابل ظلم و تبعیض و بی عدالتی و... .
خـــــدانـگهــــــدار
دین زدگی
یکی از مهمترین دلایلش
بد دینیه
یعنی شخص با دیدن افراد با دین که دوسشن نداره میاد نسبت به دین آنها شک میکنه
که این موضوع بخاطر بی سوادی عمیقی که در جامعه ماست کاملا طبیعی وجود داره و تمومی هم نداره .....
گرچه میتونستم خیلی بیشتر به ایشون کمک کنم ام وقت تایپ کردن متن طولانی ندارم
( چون خودمم توی دوره ای دچار ش شده بودم و هیچ شرمندگی هم ازش ندارم )
خیلی به مسائل دینی فکر میکردم و دائم سیاست های اشتباه افراد رو با وجود متغیری دینی آون ها قضاوت بررسی میکردم ...
همین مسئله باعث شد دین زده بشم ...(مثلا با بررسی رفتار های افرادی نظیر شمر و عمر و ......کاملا این تناقض طبیعیه )
اما بعد ها که دلیل این رفتار ها رو فهمیدم باعث شد نگرش انتزاعی تری نسبت به این مسئله داشته باشم و چینیش افکارم رو رو اصلاح کنم
درضمن این شخصی که شما هم میگید دین زده نیستن بلکه سیاست های اشتباه دین رو که حاصل رفتار همان افراد متدین هستن نهی میکنن
و با وجود خدا مشکل ندارن بلکه با دیدن تناقضات در این دنیا ترجیح میدن خدا رو حذف کنن در تفکارتشون تا کمی از فشار فکری آزاد بشن
درواقع واکنش احساسیه که چون احساسیه با همون احساس میشه درمان ش کرد یا با همون احساس که به وجود آوردتش باید حذفش کرد تا حلش بشه
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)